پرستو کوچولو

شیطونی لنا

سلام امروز اومدم تا از شیرین کاری های دختر گلم بگم البته شیرین کاری که نمی تونم بگم باید بگم خرابکاری لنا فوق العاده شیطون شده ومن بدبخت تنهایی اصلا از پسش بر نمیام مرتب باید توی خونه دنبالش برم و ببینم چی رو بر می داره ومی زاره توی دهنش یا اینکه چی رو می خواد بشکنه الان می فهمم که بچه چه قدر سخته تازه وقتی می زارمش توی روروئک گریه میکنه و میگه منو نزار اون تو تازگی هم که یاد گرفته از روروئک می یاد پایین البته با سر خدا به خیر بگذرونه چون یک لحظه می بینم که لنا سرش روی زمینه و پاهاش روی روروئک گیر کرده تصورشو بکن که آدم چه حالی بهش دست می ده تازگیی هم قربونش برم یاد گرفته که همه چیزو می گیره و بلند می شه می ایسته و چون زیاد تعادل نداره امک...
30 مرداد 1390

شروع سوپ لنا

سلام قشنگ مامان من این روزها کارم زیاده و نمی تونم هر روز به وبلاگ دختر نازم سر بزنم از اینجا باید بگم که وقتی براش سوپ دادم زیاد دوست نداشت البته اول سوپ مرغ بود وقتی دیدم که هر قاشق و که بهش می دادم با فشار زیاد و بسیار ماهرانه می داد بیرون و اصلا دوست نداشت برای همین از دیروز سوپ لنا رو با گوشت گوسفند درست کردم و پیاز رو هم حذف کردم اینبار سوپ و تف نمی کرد ولی گوشت و مواد داخلشو توی دهنش جمع می کردو فقط آبشو می خورد حالا می خوام چند بار امتحان کنم تا ببینم که چه طور می شه ولی به فرینی همچنان علاقه نشون می ده و خیلی دوستش داره چیزی که راجب لنا جالبه اینه که بعد از خوردن فرینی بجای اینکه سیر بشه بیشتر گرسنه می شه و شیر...
30 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام عزیز مامان وروجک کوچولوی من حالا که وقت کردم بیام بنویسم زیاد تعجب نکن چون تو خوابی و شیطونی نمی کنی امروز رفتم و عکسهای بچگیمو از زمان تولدم تا بعد در آوردم می خواستم ببینم که تو بیشتر شبیه کی هستی می دونی کپی برابر اصل خودمی با کمی تفاوت چون دهن و دماغ تو از من کوچیکتره و قشنگتره منم اون چال روی چونت و ندارم خیلی هم شبیه دایی سعید هستی البته بچگی دایی باوجود تفاوت در بینی و دهانت ولی چشم و ابرو و حالت صورت همونه صافی موهاتم به بابات رفته چون موهاش خیلی صافه کلی با بابات خندیدیم وقت عکسهای بچگیمو دیدیم خوب بگذریم ،دیروز با خاله لادن حرف زدم می گفت که وقتی لنا رو برای دکتر آوردی تهران باهم بریمو از هیربد و لنا توی آتلیه عکس بگیریم تا ...
30 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام دوباره بعد از چند روز تونستم بیام و به وبلاگ دختر نازم سری بزنم تو این مدت خیلی اتفاقها افتاد لنا دوباره اون حالت تشنج بهش دست داد واین دفعه خیلی شدیدتر از قبل بود و احتمالا به خاطر تشخیص غلط آخرین دکتری بود که لنا رو ویزیت کرد چون اون دکتر گفته بود که هیچ مشکل وجود نداره و قرصها فنوبار لنا رو قطع کنید خلاصه چند روز پیش بود که لنا ساعت 12 شب اون حالت شد و این دفعه خیلی شدید تر بود وکاملا محسوس بود من ورامین حسابی ترسیدیمو بردیمش بیمارستان اطفال خلاصه بعد از کلی آزمایش لنا رو بستری کردن که ای کاش نمی کردن چون اونجا بچمو کردن موش آزمایشگاه نه آزمایشها و نه سی تی اسکن هیچی نشون نداد و همه می گفتن که بچه هیچ مشکلی نداره ما هم که مرتب م...
24 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام دختر گل دردسر سازم دیروز لنا رو پیش یک دکتر دیگه که خیلی هم معروفه بردیم واین آقای دکتر اینطور تشخیص دادکه لنا تشنج نکرده و کاملا سالمه واون حرکاتی که داشت و دوتا دکتر قبلی تشخیص تشنج داده بودن تشنح نیست و این حرکات در نوزادان به علت رشد وتکامل مغزی کودک بوجود می آد یک کمی خیالمون راحت شد و آرامش گرفتیم البته بازهم خیالم کاملا راحت نشد وتصمیم گرفتم که پیش دو تا دکتر هم در تهران معروف هستن هم ببرمتا کاملا مطمئن بشم فعلا قرصهای لنارو قطع کردیم و از موقعی که قرص و قطع کردم لنا خیلی آرومتر شده حالا هم بعد از چند روز خونه نشینی ومریض داری می خوام با دخترم دوتایی بریم خریدراستی امروز متوجه سدم که لنا ششمین دندونش رو هم داره د...
7 مرداد 1390
1