شیطونی لنا
سلام امروز اومدم تا از شیرین کاری های دختر گلم بگم البته شیرین کاری که نمی تونم بگم باید بگم خرابکاری لنا فوق العاده شیطون شده ومن بدبخت تنهایی اصلا از پسش بر نمیام مرتب باید توی خونه دنبالش برم و ببینم چی رو بر می داره ومی زاره توی دهنش یا اینکه چی رو می خواد بشکنه الان می فهمم که بچه چه قدر سخته تازه وقتی می زارمش توی روروئک گریه میکنه و میگه منو نزار اون تو تازگی هم که یاد گرفته از روروئک می یاد پایین البته با سر خدا به خیر بگذرونه چون یک لحظه می بینم که لنا سرش روی زمینه و پاهاش روی روروئک گیر کرده تصورشو بکن که آدم چه حالی بهش دست می ده تازگیی هم قربونش برم یاد گرفته که همه چیزو می گیره و بلند می شه می ایسته و چون زیاد تعادل نداره امک...
نویسنده :
سارا
17:42